جوهر خدایی بشر باید بوسیله تعلیم و تربیت کشف و شکوفا شود و به سطح بالای آگاهی نائل شود. انسان باید آزادانه و آگاهانه از اصول الهی که در درون او وجود دارد اطاعت کند، مونته سوری قائل به این است که کودک انسان خلاقی است و از درون شکوفا میگردد. در نظریه مونته سوری بر این اصل تأکید شده رشد و آموزش کودک جنبههای مختلف را در بر میگیرد و فلسفه ی اصلی آن بر این حقیقت استوار است که کودکان، خود یاد میگیرند. فعالیتهای روزانه در کلاس مونته سوری بر اساس نیازها، نقاط قوت و مراحل رشدی هر کودک است.
به نظر او چون کودک محیط خود را برای اولین بار مشاهده و در نتیجه محیط خود را جذب میکند، پس همه چیز را یاد میگیرد و به ذهن خود میبرد. تمام امکانات، میزها، قفسههای کوتاه به اندازه قد بچهها در دسترس آنها بود و طوری آموزش می بینند که مستقل باشند و همه ی کارهایشان را خودشان انجام دهند.
«کمک کن تا این کار را خودم انجام دهم» پیغامی بود که او از کودکان بی آنکه حرفی بر زبان آورده باشند دریافت کرده بود.
احترام به هر کودک به عنوان یک فرد، آگاهی از روند رشد کودک و مشاهده ی حساس و دقیق او، اصولی بودند که مونته سوری بر آنها تأکید داشت.
محتوا و سازماندهی آن
• تقویت مهارت های حرکتی یا کسب مهارت های عملی زندگی
• تعادل بدنی ،راه رفتن ، ایجاد هماهنگی لازم بین دیگر حرکات بدنی، مراقبت از خود ومراقبت از محیط
• آموزش حسی یا تربیت حواس پنجگانه
بوسیله وسایلی که هم میتوانست با آنها مستقلاً به فعالیت و بازی بپردازد (اصل خود گردانی) و هم میتوانست به خطاهای خود پی برده و خود را اصلاح نماید (اصل اصلاح خود)
• آموزش حسی به منظور کمک به کودک در پرورش حواس بینایی، چشایی، لامسه، بویایی، شنوایی وسایل حسی ابداعی مونته سوری دارای دو خصوصیت ویژه بود.
محتوای برنامه درسی مونته سوری را میتوان در قالب ۵ حوزه مختلف چنین بیان نمود:
۱-مهارت های زندگی عملی
۲- حواس
۳- فعالیتهای فرهنگی
۴- ریاضیات
۵- مهارت های زبانی
محیط یادگیری
محیط یادگیری در این الگو متنوع و تحرک فراوانی در آن دیده میشود. یعنی محیط برای اکتشاف و حداکثر یادگیری کودکان بصورت مستقل آماده است و شاگردان در فضایی قرار میگیرند که مداخله بزرگسالان در آن به کمترین حد و فرصت و خود آموزی کودک در آن به بیشترین میزان ممکن میرسد. کلاسها و وسایل روشن، گرم، جادار و پر از گیاهان، حیوانات، لوازم هنری ابزار موسیقی و کتاب و همچنین وسایل جذاب دیگر به چشم میخورد. کودکان بر اساس علاقه و تمایل خود وسایل را انتخاب میکنند و تا زمانی که آنها را جلب میکنند مورد استفاده قرار میدهند و پس از اتمام کار آنها را در جای خود که قابل دسترس و سهل الوصول است میگذارند. تفاوت سنی در کلاسهای مونته سوری تا سه سال نیز میرسد.
روش آموزش
بطور اتو یا (خود آموزی)، اصل عملی در نظام آموزشی مونته سوری بود و فعالیتها و مواد آموزشی طوری سازمان داده و طرح ریزی میشد که وقتی مربی به کناری رفت و تنها بر فعالیتها نظارت داشت این خود کودکان بودند که به خود آموزش میدادند. لوازم آموزشی ذاتاً از نوعی هستند که کاربرد اشتباه آنها به خوبی آشکار و مشخص میشود و کودکان متوجهٔ اشتباه خود شده و بدون یاری گرفتن از مربی آنها را تصحیح میکنند. اشتباهاتی که خود فرد تصحیح میکند بسیار کمتر از اشتباهاتی است که مربی آنها را تصحیح میکند تکرار میشوند و به این ترتیب یادگیری را کاملاً درونی میکنند. استفاده از بازی (نه بازیهای خیال پردازانه) – تمرین بوسیله لوازمی از قبیل تاب، پله چوبی، سکوی چوبی برای پرشهای طول و نردبان طنابی، توپ، حلقه، بادبادک
ارزشیابی
از راه مشاهده و تهیه چک لیست با تمرکز بر فرآیند یادگیری و مراحل رشد به تشخیص مسائل کودکان و مهارتهای کسب شده و ارزشیابی میزان پیشرفت و موفقیت آنها مبادرت میورزند.
نقش مربی
از سایر رویکردها و الگوها متفاوت است. مثلاً فعالیت مستقل کودک حدود ۸۰ درصد، کار را شکل میدهد در حالی که کار معلم ۲۰ درصد باقیمانده را شامل میشود که در آموزش و پرورش سنتی این درصدها معکوس است.