استرس، کلمهی ظاهرا کوچکی که احساسات منفی چون نگرانی، اضطراب و پریشانی را در بر میگیرد واگیر دارد و درست مانند یک سرماخوردگی معمولی میتوانید آن را از دیگران بگیرید و مانند یک ویروس میتواند به شما احساس ضعف (از نظر احساسی) بدهد.
افکار منفی را مهار کنید: همهی ما نرونها یا عصبهای آینهای داریم؛ مجموعهای از سلولهای مغزی که میتوانند هر هیجانی را که با آن روبرو میشویم ناخودآگاه تقلید کنند. درست همانطور که میتوانید روی آینه را بپوشانید تا نور را منعکس نکند، میتوانید تلاش کنید تا آینههای مغزتان را مسدود کنید.برای این کار، پیش از اینکه وارد شرایطی شوید که پیش بینی میکنید استرس برانگیز خواهد بود، چیزی را تصور و تجسم کنید که دوست دارید یا لبخند بر لبانتان میآورد.
حد و حدود مشخص کنید: از کسی که به شما استرس منتقل میکند دور شوید تا فرصتی برای آرام شدن پیدا کند. شما مجبور نیستید کسی که استرس دارد را تحمل کنید. اگر مجبورید با او در ارتباط باشید راههای دیگری هم برای ارتباط برقرار کردن وجود دارد، تلفن و ایمیل راههای ارتباطی هستند که بهتر میتوانید آنها را مدیریت کنید.
یادتان نرود که نفس بکشید: وقتی استرس دیگران به شما منتقل میشود تنفستان تندتر میشود. هر وقت احساس کردید استرس سراغتان آمده، به طول مدت دم و بازدم خود توجه کنید. سعی کنید کمتر از ۱۲ بار در دقیقه نفس بکشید. تنفس آهستهتر، واکنش استرسی بدن را کاهش میدهد.
کمی بعدتر را متصور شوید: وقتی در شرایط استرس برانگیز قرار گرفتید، شروع کنید به برنامه ریزی اینکه بعد از از سر گذراندن استرس، چه کار میتوانید انجام دهید؛ با یک دوست ملاقات کنید و با هم شام بخورید؟ به خانه برگردید و با بچهها بازی کنید و بخندید؟
سراغ قلم و کاغذ بروید: بیان کردن احساسات در قالب کلمات میتواند رها شدن شما از استرس کمک خوبی بکند. قرار نیست شاهکار ادبی خلق کنید، راحت باشید و چند دقیقه بیوقفه در مورد احساسات خود بنویسید..
گردآوری شده توسط سرکار خانم رهنما - مشاور خانواده در منطقه دروس